ای کسانی که مامور دفن من هستید مرا در تابوتی بگذارید تا همه بدانند جوانی سیاه بخت بودم
دستهای مرا باز بگذارید تا همه بدانند در جوانی چیزی با خود در این دنیا نبرده ام
سینه مرا بشکافید تا همه بدانند جوانی سینه سوخته بودم
یک تکه یخ بر سرم بگذارید تا با اولین طلوع خورشید آب شود و جای نگارم گریه کند.
|
امتیاز مطلب : 282
|
تعداد امتیازدهندگان : 58
|
مجموع امتیاز : 58